کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

عاشقی های احمد کارتیه

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۳۴ ب.ظ

 

  احمد آقا رئیس من در یک شرکت خصوصی است .احمد آقا از یک سازمان دولتی بعد از سی سال کار بازنشسته شده و یک شرکت خدماتی راه انداخته . آدم نان بده و دست و دلبازی است . صبح به صبح که در شرکت همدیگر را ملاقات می کنیم من طبق معمول کمی ژولیده با صورتی که چند روز است اصلاح نشده ، اما او با کت و پیراهن اتو خورده ای که دکمه هایش تا وسط سینه باز است و موهای سینه ای که تیغ خورده و اگر جا داشته باشد بعضی روزها زنجیر کارتیه ای هم وسط سینه اش خودنمایی می کند . 

 از لحاظ سن و سال بخواهیم مقایسه کنیم من به زحمت سی و پنج سال دارم او شصت و اندی . تقریبن دوبرابر . شاید در طول روز به جز صدای عیال و آن هم بسیار به ندرت برای خرده فرمایشی گوشی همراهم اصلن صدای لطیف جنس مونثی در خط آن انعکاس پیدا نمی کند ، اما احمد آقا در سن شصت و سه چهار سالگی به غیر از زن شرعی و یک همسر صیغه ای انگار چندتا نم خورده هم زیر سر دارد و دائم با لحنی دلربا پشت گوشی گران قیمت اش دل می دهد و قلوه می گیرد .

  نمی دانم چه خاصیتی است که جنس مذکر پیر که می شوند فیل شان یاد هندوستان می کند . مثلن همین پدر زن من هم با این احمد آقا هم سن و سال اند ولی مادر زن ام و دخترهایش دائم بابای محترم شان را رصد می کنند که به یکباره صاحب مامان جدیدی نشوند .

 شب یلدا برادر زن محترم از یک فقره خانم بلند کردن های پدرشان در میان جمع مادر و خواهرهایش پرده برداری کرد که اگر با لطایف الحیل من و دیگر باجناق ها نبود کار به خون و خونریزی می کشید .

  خلاصه اگر خودتان سن شصت را رد کرده اید و یا دور و اطراف بابا و بابابزرگ و هرکس دیگری دارید که پا به سالمندی گذاشته سخت مراقب باشید که به قول معروف " دود از کنده بلند می شه! " و " فیل شان بدجوری یاد هندوستان می کنه !"

  این که ما گفتیم از خصوصیات نیک !!! آقایان بود، از جنبیدن عشق پیری در خانم ها شمه ای نشنیده ایم .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۲
مهران مهرگان

نظرات  (۳)

سلام
آقا مهران باید مواظب بود :)
پاسخ:
باید خدا قوت گفت به این پیرمردها !
از زنهای سن و سال دار هرگز کسی چیزی نمی شنود ... بخواهند هم نمیشود
بماند! به اعتقاد من مرد هایی که در این سن یاد هندوستان می کنند، بالغ نشده اند. پس رفت کرده اند به دوران هوس . چند سال دیگر هم که بگذرد کودک می شوند و دم آخر هم نوزاد !
پاسخ:
و بعد مرگ ...
و چندتایی منگوله پای تابوت !
نمی دانم
بین خنده و گریه به حال خویش گرفتارم .

با تشکر از وبلاگستان که مهروماه را با ناردونه پیوند زد .
:)

۲۷ دی ۹۲ ، ۱۷:۵۴ ... باکارا

البته خانم ها هم کم تقصیر ندارند ...
خانمی که حاضر است با پیرمردی زندگی اش را بگذراند آن هم به عنوان دومی یا شاید هم دهمی!


پاسخ:
کِرم از دو طرف است !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">