کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

چگونه سلامی دوباره را انتظار بکشم ؟!

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۲۰ ب.ظ

می گویند به ماه منگر، با ستارگان منشین ، به استقبال نسیم مرو ، در آغوش شب ترانه مخوان . به کرم های شب تاب سلام مگو !

عزیز! مرا با سنگ می زنند .

عزیز! من مستحق نوازش سنگ ها نیستم ...

باشد ! اگر تو بگویی به جان می خرم و سنگ می شوم . اصلن تو بفرما ! ... سنگ می شوم .

عزیز! اولین بار که مرا دشنام دادند در میان حیاط خانه ی ما لانه ی چلچله ای یافته بودند، در فصلی سرد .

و جرم نابخشودنی ام انتظار بازگشت چلچله ها بود . عزیز! مگر من چه کرده بودم که مرا سنگ خواستی و خاموش ! گناه کرده یا ناکرده ای بود آیا ؟

چگونه به چلچله هایی که از فراز این تن سنگی می گذرند بگویم قلبی برای بازگشت شان می تپد ؟

چگونه اشک ؟...

چگونه آه ؟...

چگونه سلامی دوباره را انتظار بکشم ؟!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۴
مهران مهرگان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">