کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

ریه هایی بدون اکسیژن

چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۵۱ ق.ظ

  وقتی عصبانیت زن به اوج رسید گفت :

ـ « فردا صبح می رم ازت شکایت می کنم ! ... همه طلاهامو بجز این حلقه فروختم دادم به تو ... »

مرد گوشه ی اتاق کنار کمد لباس ها کز کرده بود . انگار دوست داشت سرش را درون سینه پنهان کند . مثل غریقی بود با ریه هایی خالی از اکسیژن، بی حرکت، مسکوت . انگار بی جان و فارغ از روح روی آب راهی می جست تا خود را برساند به ساحل به روی شن های نرم و داغ .سکوت او زن را عصبی تر می کرد .

ـ « شکایت می کنم طلاهامو دزدیدی بردی فروختی . پول پیش خونه رو ازت می گیرم ... »

  مرد غرق شد . کسی در ساحل برایش شیون زاری نمی کرد . کسی نبود . انگار کسی خبردار نبود . هیچ کس برای او گریه نمی کرد.

صدای فریادهای زن در حالی که از خانه بیرون می رفت شنیده می شد :

ـ « توله ت رو ببر اون خواهرهای سلیطه ت نگه دارن ... »

 انعکاس صدایی تلخ و گزنده سکوت را می شکست : « تو دزدی ! طلاهامو دزدیدی ! تو دزدی ... »

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۸
مهران مهرگان

نظرات  (۷)

هزاران زن هستند که زندگیشان ازشان دزدیده شده.
چند تکه طلا چقدر  در عمق غرق بودن یک مرد تفاوت میکند ؟
پاسخ:
فعل صورت نگرفته ای وقتی به کسی نسبت داده می شود درد آور است .
به نظر می آید نوشته ام کمی گنگ بود . به همین خاطر دوباره در آن دست بردم .
عذر می خوام !
۲۰ دی ۹۲ ، ۲۰:۵۵ آزیتا م.ز
اون روزی که زن طلاهاش رو به مرد داده تا بفروشه....با رضایت بوده...اما باید دید چه بر سرِ یه زن اومده که الان احساس میکنه اونا ازش دزدیده شدن و چه بر سرش اومده که به بچش هم میگه تولۀ مرد و دیگه چیزی براش مهم نیست....باید دید وقتی مرد تو سکوت خودش غرق میشه چرا نمیفهمه که اینکارش زنو عصبانی تر میکنه چرا نمیتونن هم دیگه رو درک کنن :|
پاسخ:
بسیاری از لحظات مان یا کوریم و یا کر .
کاش برای سکوت همدیگر هم احترام قائل شویم . شاید به اندکی سکوت برای اندیشیدن به رفتارهای خود با طرف مقابل نیاز باشد . 
۲۱ دی ۹۲ ، ۰۰:۵۱ آزیتا م.ز
اندکی سکوت نیازه اما گاهی ماهها ماهها میگذرند به سکوت...و اینه که تبدیل به یه دردِ زجرآورِ مخرب تبدیل میشه
پاسخ:
نه با سکوتی که یک طرفه به قاضی برویم .
به قول دوستان ما اهل دیالوگ نیستیم و گرفتار منولوگیم . دیالوگ نیاز به تجزیه و تحلیل گفته های طرف مقابل دارد و عکس آن ای طور نیست . وقتی طرف مقابل را خطاب قرار می دهیم دوست داریم فی الفور زبان باز کرده و جواب ما را بدهد .و جواب بی تفکر فاجعه می آفریند !
۲۱ دی ۹۲ ، ۱۳:۳۳ آزیتا م.ز
عاقا اصن دعوای ما سر چیه؟؟

میتونیم یه جمله بگیم بعد سکوت کنیم بگیم حرفهاتو زدی، دارم سعی میکنم شرایط پیش آمده رو درک کنم، بهم زمان بده سکوت کنم و فکر کنم و بعد حرف بزنم....شاید همین بتونه از خشمِ زن موقتا هم که شده کم کنه و اجازه نده کار به جاهای بیخدار تر بکشه!!!

خوب نیست آدم همیشه حق رو به طرفی که ساکت تره بده!!! سکوت همیشه نشانۀ مُحِق بودن نیست ..
پاسخ:
دعوا کار بدیه !
قراره اگه زبونم لال دعوامون شد بریم بیرون کمی تنهایی قدم بزنیم تا اکسیژن به سلول های مغزمون برسه . با گوش های دراز برگردیم برای ادامه ی بحث های مشکل گشا . 
۲۲ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۷ آزیتا م.ز
نرود میخ آهنین در سنگ!!!
پاسخ:
سلام
قرار شد نیمی از کار رو دلی پیش برد و نیمی عقلی . کار به سنگ و سنگ اندازی بکشه انتفاضه می شه . و چندتا شیشه پنجر هم میشکنه !
:)
یک مثل خوبی می زنن دوستان " آدمی که خوابه می شه بیدار کرد اما آدمی که خودش رو به خواب بزنه نه ! "
۲۳ دی ۹۲ ، ۱۵:۰۷ آزیتا م.ز
بحث میخ بود...که نرود در سنگ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بحث پرتاپ سنگ که نبود عاقا!

این جملۀ آخر هم مصداق همون سنگه بود! که بیدار نمیشه میخم توش نمیره :))
پاسخ:
یعنی باید بی خیال شد و پرچم سفید رو داد بالا ؟!
۲۳ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۷ آزیتا م.ز
بده بالا عاقا بده بالاااااااااااااااااااااااااااااااا


پرچمو میگم :))))))))))))
پاسخ:
می گم الان سرود " سر زد از افق مهر خاوران ...  " رو هم بزنن !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">