کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

حلال زاده

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ

 

  دنیای عجیبی است ... نه ! مسئله ی پیچیده ای نمی خواهم طرح کنم . فقط این موضوع فکرم را مشغول کرده که چرا تا به حال نمی دانستم که دایی بزرگ ام سال ها است شعبه فروش نفت اش را تبدیل به مرغ فروشی کرده . یعنی با این حساب باید بگویم " بچه ی حلال زاده به دایی ش می ره ؟! ". یعنی بدون این که بدانم جایی از سرنوشت ام این مرغ فروشی برای من در نظر گرفته شده بوده و من نمی دانستم ؟! یکی نیست بپرسد: دایی جان کار دیگری نبود انتخاب کنی ؟...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۴
مهران مهرگان

نظرات  (۲)

نفت و بعد مرغ؟؟!! چه عجیب !! :))
ینی الان رقییب شغلی تون میشه؟
پاسخ:
چه جور هم :)
عزیز نفتی حالا شده عزیز مرغی :)
خب اخه نفت ومرغ چه ربطی به هم دارن؟
مهم نیست خدا روزی رسونه!::))
پاسخ:
دایی دیگه ... امیدوارم بعد این همه سال دستاش حداقل بوی نفت نده ! وگرنه مرغ ها همه نفتی می شن :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">