برج کج
چهارشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ
این روزها دوباره برگشته ام به همان نوشتن به اصطلاح سنتی خودمان . همان خودکار و سررسید. همان نوشتن های گاه و بی گاه که ثبت می شود و هر چه در بین شان می گردم مطلب به دردخوری پیدا نمی شود برای درج در این خانه . زندگی روزمره ام آنقدر گند و یکنواخت شده که احساس پوچی می کنم . احساس بدی که سعی می کند بر تمام افکارم غالب شود و نشان دهد که این راهی که در پیش دارم رو به تباهی است . البته می دانم در بی راهه ام و سعی این است که به مسیری که به سرانجامی خوش بیانجامد بازگردم . حال برج پیزا را دارم. کج تر و رو به نابودی . رو به ویرانی ...
۹۴/۰۲/۰۹