آب خوش خریداریم !
دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۶ ب.ظ
چند نفر به من زنگ زده اند و برای برگشتنم به مغازه واسطه شده اند.با آن شرایط کاری و آن حقوق اصلن دلم نمی خواهد کار کنم. صبح تا شب در مغازه باشی و به هیچ کار دیگری نتوانی برسی آزار دهنده است . نه زندگی ، نه تفریح . تامین مالی هم که نیستم . الان چند سالی که در این مغازه کار می کنم هنوز نتوانسته ام نیازهای خانه زندگی را درست و حسابی تامین کنم.
دو روز از سرکار نرفتنم نگذشته که جناب همسر در این دو روز روزگارم را سیاه کرده است. از تهدید به جدایی گرفته الی آخر. خانم برای همه مشاور است و به ما که می رسد ... چه بگویم ؟! در این دو روز به خاطر بدهی ها و تنگنای مالی آب خوش از گلویم پایین نرفته و مدام در استرس آینده و سرنوشتی که در انتظارم است در تب و تابم و از طرفی هم نیش و کنایه های این زن .
۹۴/۰۹/۰۹