کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلطان» ثبت شده است

  دیروز با دیدن مستندی از احد عظیم زاده ـ منظورم زندگی احد عظیم زاده ای که بزرگترین صادرکننده ی فرش ایران است ـ تحت تاثیر قرار گرفتم. مستندی از زندگی او و روایت خود او از دوران طفولیت و مصائبی که با آن دست به گریبان بوده تا اکنون که خودش یک پاغول صنعت فرش است.

  از ورشکستگی اش در میانه ی راه گفت، آن زمان که کل سرمایه اش را در معامله ای بالا می کشند و او آنقدر مستاصل می شود که می خواسته ماشینی تهیه کرده و به مسافرکشی بپردازد. با همه ی گرفتاری و دلتنگی رو به مشهدالرضا می نهد و درخواست یاری و مدد از سلطان ابالحسن علی بن موسی الرضا می نماید. و در ادامه و بازگشت از سفر معنوی چندی نمی گذرد که حاجت روا شده و بخت دوباره به او رو می آورد.

  غرض از این همه روده درازی می خواستم بگویم چقدر دلم می خواهد چند روزی یکه و تنها رو بگذارم به سمت مشهد و بروم به پابوس سلطان غریب نواز ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۸
مهران مهرگان