من و جرجیس و همبرگر
من هم بین همه پیامبرها جرجیس را انتخاب کردم . منظورم زبان روسی است . کسی دور و اطراف ام نیست که دو تا راهنمایی از او بگیریم . الان که دارم همبرگر سرخ می کنم به این فکر می کنم که یاد گرفتن دستور و قواعد این زبان حتی سخت تر از آن است که آدم گرسنه در انتظار آب شدن یخ یک بسته همبرگر منجمد بماند .
لعنتی چه مصیبتی شد. گرسنگی باعث شد که زودتر از موعد دست بکار شوم و بیافتم به جان همبرگرها . یکی نیست به این شرکت تولید کننده بگوید چه عیبی داشت لابه لای همبرگرها از ورقه ی پلاستیکی استفاده می کردید . تمام کاغذها چسبید به جان همبرگرها. باید تکه های کوچک کاغذ را یکی یکی از آن جدا کنم . خدایا خودت صبر بده !
.
.