کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

حکایت آن باقالی

يكشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۶ ق.ظ

 من حیران قدرت این موجود موذی نیم سانتی مانده ام . لعنتی این قدر دور و بر گوشم وز وز کرد و دست و پام را گزید که مجبور شدم نصف شبی بلند شوم و شال و کلاه کنم و از خانه بزنم بیرون . می پرسید برای چه ؟! برای یافتن چند عدد قرص پشه . چون می ترسیدم زبانم لال کارم از دست این پشه های مزاحم به خوردن قرص برنج بکشد ـ عجب قرص تو قرصی شد ـ هروله کنان خودم را به اولین سوپری که تا این موقع شب باز بود رساندم و سریع برگشتم . وقتی بر می گشتم از کنار باقالی فروش دم میدان هم رد شدم . پیرمرد خرفت ساعت یک بعد از نیمه شب کنار گاری اش چرت می زد . به یاد آن شبی افتادم که عیال خانه نبود و بی شام مانده بودم. هوس کردم نان و باقالی بخورم و رفتم کنار گاری پیرمرد ایستادم. بوی سرکه و سماق و بخاری که از دیگ بر می خاست اشتهایم را بیشتر تحریک می کرد . پیش دستی را که کنار دستم دیدم سریع دست بکار شدم تا سر و صدای شکمم را بخوابانم . اما چشم تان روز بد نبیند هر چه خوردم خام و نیم پز و سفت بود . خیلی عصبی شدم . اما دلم نیامد و یا چه می دانم شرمم شد نصف شبی چندتا درشت به پیرمردِ باقالی فروش بار کنم . اما از همان شب دیگر با او سلام علیک نمی کنم و خسته نباشید هم ...

سزای آدم آشغال فروش همین است که تا بعد نیمه شب هم کنار خیابان مگس بپراند ...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۱۰
مهران مهرگان

باقالی فروش

کینه شتری

نظرات  (۴)

اخ اخ باقالی نیم پز ضد حال بس عظیمی است... کاش یه گوشزد دوستانه بهش میکردین حالا شاید ندانسته جنس بد دست مردم میده.... 
خیلی خوشبینم نه؟؟؟ خخخخ
پاسخ:
من موندم توی کار این جماعت باقالی فروش . الان که فصل باقالی تازه ست چرا باز از باقالی های کهنه ی کرمو استفاده می کنن ؟!!!
خدا از خوشبینی شما بکاهد و به ما بیفزاید !
سلام! رسیدن به خیر و سال نو که دیگه رنگی از نویی نداره مبارک! نگران شده بودیم! شما هم نیمه خالی لیوان را نبینید، پیرمردی که در آن ساعت از شب و در این سن و سال می بایست در کنار اهل و عیال در آرامش و استراحت باشه، حالا در کنار یک چرخ تافی با سرمایه ای اندک و به قول شما با جنسی نامرغوب به امید لقمه ای نان نشسته و از فرط خستگی در حال چرت زدن است، ازش بخریم ولی برای سلامتی خودمان ازش نخوریم.
به قول حضرت حافظ:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم/از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم...
پاسخ:
کدخدا نکنه این باقالی های نپز رو شما به این بابا می دین ؟!
:)
کدخدا کلا خوب بلده نسخه بپیچه :)))))

-چون لابد باقالی کرمو ارزونتر از تازه اشه 
پاسخ:
کداخداست دیگه ! چند بار به ده شون سر زدم بیابان برهوت بود :)

+ نه ! انگار کرموها ارزش غذایی ش بیشتره !

وای من می میرم واسه این باقالی های روی چرخ.

سلام:)

پاسخ:
سلام
کاش می شد . یه سفر به شمال و نان و باقالی و سیر تازه و بقیه ی مخلفات :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">