نگران نباش !
امروز به کتابخانه ی عمومی سر زدم . فقط برای این که خودم را نشان بدهم و موعد برگشت کتاب های امانتی را تمدید کنم. پیام رسیده بود که مهلت کارت عضویت ام در حال انقضا است . حق عضویت را نداشتم که پرداخت کنم . به کتابدار گفتم که فردا پس فردا می آیم برای تمدید کارت. و با حس بدی آمدم بیرون .
برای قبض گاز خانه هم باید کاری بکنم. موعد پرداخت اش رسیده . برای چند دوره روی هم انباشته شده و رقم اش بالا رفته و شرکت محترم گاز روی آن مهر اخطار ضرب کرده و این خودش اضطراب آور است . باید از کارفرما کمی پول قرض کنم. یا به قولی مساعده بگیرم. و این یعنی سخت ترین کار .
هوا ابری ست . باران نمی بارد. چند وزیر در خصوص اوضاع بد اقتصادی به پرزیدنت نامه نوشته اند. تعداد دیگری از جان باختگان حادثه ی منا از طریق هوایی وارد کشور شده اند. روسیه به مواضع داعش در سوریه حمله کرده است. جان کری به روس ها در خصوص این کارشان هشدار داده است . من آخر نفهمیدم حمله ی روس ها از طرف روس ها خوب است یا از طرف آمریکایی ها ؟! کدام بهتر ودقیق تر می کشد ؟!!! ... حمله ی موشکی ... کشتار فلسطینی ها ... کشته شدن چند اسراییلی ...
آسمان ابری ست . هنوز از باران خبری نیست . باران که ببارد اوضاع بهتر می شود. م این را می دانم . زمین مستعد روییدن است . دوباره همه چیز رو به راه می شود ...