کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عادل» ثبت شده است

پای گاز ایستاده ام . بالای سر سیب زمینی هایی که میان حباب های روغن داغ شناورند. در کنار ماهیتابه ی سیب زمینی دو قوطی ماهی تن هم درون قابلمه ی کوچکی که تا کمر پر از آب کرده ام غوطه خورده اند . روی قوطی نوشته باید قبل از مصرف بیست دقیقه در آب جوشاند شود . اطاعت امر می کنم . به خاطر ترس از مسمومیت و مثل گربه ای که بالای سر تُنگ ماهی ایستاده باشد چشم می دوزم به ماهی ها . در شان آسان باز شو است می ترسم در حرارت بالا بترکند.   صدای عادل توی هال پیچیده . بازی فینال را گزارش می کند . بین کره و استرالیای میزبان . در بین کره ای ها اسم یکی شان عجیب روی مغزم است . وقتی عادل " چادوری" " چادوری " می کند فکر می کنم کسی با چادر داخل زمین شده و پا به توپ و با سرعت مهار نشدنی در حال حمله به سمت دروازه استرالیاست . در بین فریادهای عادل در دقیقه ی نود و یک کره گل مساوی را می زند و کار می کشد به وقت های اضافه .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۳۳
مهران مهرگان