وصف حال
چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ق.ظ
چقدر این روزها از این شغل نا امید شده ام . شغلی که انگار آینده ای ندارد . نه کور می کند و نه شفا می دهد .
دخل و خرج به زحمت جور می شود .
کار زیاد و در آمد کم خسته ام کرده و بارها تصمیم گرفته ام قید ادامه ی کار مرغ فروشی را بزنم . یکی از این روزها شاید با حاجی حرف بزنم . نمی دانم شاید یکباره کار را رها کنم . ناگفته نماند از بعضی کارهای جناب ایشان هم حالم به هم می خورد . هرچند با احترام تمام با من برخورد می کند اما فشار های دیگری که روی من است مستاصل ام کرده . امیدوارم برای آینده ام بتوانم تصمیم درستی بگیرم .
.
.
.
۹۳/۰۸/۱۴