کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

کارناوال رزیه

یادداشت های روزانه . در خواندن اراجیف بنده خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . لطفن مراقب سلامت روانی خود باشید!

یادداشت هایی همراه با غرغر و شکوه و گلایه
... تب و هذیان
و جیغ و جادوی کلمات
و گاهی شادی هایی که این روزها دور از دسترس اند .
آدم های این جا آمیخته ای از تخیل و واقعیت اند .
گفته ها و شنیده ها و مشاهدات نویسنده که آن هذیانی که پیشتر گفتم روی بازتاب آن ها موثرند .

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

از فکر های پوچ رهایی نیست !

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۴۰ ب.ظ
از یاد می برم . مطالبی را که می خواهم به روی کاغذ بیاورم از یاد می برم . بعد از اینکه قلم و دفتر را مقابلم باز می کنم . نمی دانم و به یاد نمی آورم که درباره ی چه چیزی تصمیم داشته ام بنویسم .   دفتر و خودکار را کناری رها می کنم و می روم سراغ فرچه و خمیر ریش ـ خانم ها از این قاعده و خدمت سربازی خدا را شکر معاف اند ـ ریش چهار پنج روزه ام بدجوری آزار دهنده شده و خارش اش عصبی می کند. بعد از اصلاح احساس سبکی می کنم . می نشینم پشت میز ناهارخوری و به کارهایی که امروز انجام داده ام فکر می کنم . بهترین آن ها خرید کتاب بوده . از شهر کتاب . یک کتاب از پاتریک مودیانو و دیگری تنگسیر صادق چوبک .   سعی می کنم با این فکرهای خوب از شر فکرهای مزاحم خلاصی پیدا کنم . اما گهگاه سر و کله ی مزاحم ها پیدا می شود . بدهی ، قسط های عقب افتاده، و ...   امروز در بین افکار پلیدی که به ذهنم خطور کرده بود یکی از همه بدتر بود . و آن چیزی نبود جز فکر بیهودگی نوشتن . به یکباره احساس پوچی به من دست داد . فکر کردم کاری به پوچی نوشتن در روی زمین وجود ندارد . و این اراجیف چرا اینجا و آنجا نوشته می شود ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۳
مهران مهرگان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">